۱۳۸۷ شهریور ۲۲, جمعه

مشق نصف شب

امان از دست اين 8 افقي كه شب و روز بري وبلاگشو بخوني ضد حاله! البته در نوع خودش منحصر به فردم هست. يه بار همچين آيه ياس مي نويسه كه آدم ميگه بدو بدو بايد رفت نجاتش داد، يه بار همچين بد و بيراه مينويسه كه آدم جيگرش حال مياد... امشب هم باز معلوم نيست به كي او داده سايتشو تهديد كرده كه مي بندم ميرم.
بنده در اينجا رسما از ايشون تقاضا مي كنم به فحش دادن ادامه داده، گاهي جاي ما هم نيمچه فحشي بنويسند.
 خيلي وقت ندارم باتريم داره تموم ميشه. درگير يه پروژم كه بايد دوشنبه تحويل بدم. خيلي شلوغم. الان 5% باتري دارم اميدوارم تا پايان پست دووم بياره.
شب خوش
باي

۳ نظر:

ناشناس گفت...

من تهدید نکردم، راه حل ارائه دادم. فقط خواستم به اطلاع برسانم حرف بد بلدم و برای اینکه اصراف نباشد استفاده هم می کنم.
یعنی همه فکر می کنند من ضد حالم؟
به هر حال شما هم عادت خواهید کرد D:

ناشناس گفت...

یادم رفت تشکر کنم بابت تقاضا.

ناشناس گفت...

کاملا تابلو که داری سعی می کنی هر روز یه چیزی بنویسی که کسی بهت گیر نده!!
حتتتتی اگر هیچ چیزی برای گفتن پیدا نکردی. ;)