۱۳۸۷ دی ۲, دوشنبه

دردسرهاي من

اصلا برام مهم نيست كسايي كه اين پست رو ميخونن چه فكري درباره من ميكنن. خيلي وقتا اينجا زيادي مراعات ميكنم. راستش از اول هم زيادي مراعات كردم. قراربود اينجا راحت فحش بدم. خيالم راحت باشه حداقل تو دنياي واقعي كسي به روم نمياره. ولي بازم نشدو چند وقت پيش داشتم به راه حل كوچ فكر ميكردمو ولي خداييش از اينجا برم اصلا ديگه هيچي نمي‌نويسم.

لذا، لذا شروع كردم به نوشتن يه چيزايي كه احتمال زياد زود پاكشون ميكنم. لطفا ذخيره نفرماييد. ارزش غذايي نداره(زياد سرخ شده).

۱ نظر:

ناشناس گفت...

راحت باش بابا منم اوایل از این فکرا میکردم.(البته خیلی خیلی خفیف تر از شما)
ولی الان همه فکر هام رو بلند بلند فریاد میزنم و اصلا هم پشیمون نیستم.