۱۳۸۷ شهریور ۱۰, یکشنبه

بازگشت گيدورا






تقريبا 30 ثانيه طول كشيد تا يادم بياد گيدورا كي بود؟ اسم يه پرنسس؟ اسم مادر زن شير جنگل؟
بعد ييهو يادم اومد آهان.... آخرين فيلمي كه من تو سينما در دوران كودكيم ديدم اين بود: گودزيلا بر عليه گيدورا.
فكر ميكنم اين تيتر بيشتر شبيه يه اخطاره واسه بعضيا... خدا به دادشون برسه.
به هر حال از بازگشت سانتا به دنياي وب فعلا قد بچه اي كه تا مچ تو شكلات باشه ذوق زدم.
پ.ن. آخرين ناهار دسته جمعي تا 30 روز ديگه رو جمعه خورديم. خيلي كيف داد.

۴ نظر:

ناشناس گفت...

یو هاهاهاهاهاها

ناشناس گفت...

اررره؟!؟!؟!؟
از سرنوشت شما جه خبر در قهوه خانه عمران؟!؟!؟

ناشناس گفت...

ها؟؟؟ اینجا چه خبره؟؟

ناشناس گفت...

ممنون، نظر لطفتان است حتما! D:

بله امروز اولین روزه ایست که در تابستان می گیرم. احتمالا ساعت که از پنج و شش بگذرد به عظمت این فصل پب خواهم برد :(